زمستان1392
اولین زمستونی بود که برف میدید
زمستون امسال رفته بودیم کرمان که هو اخیلی سرد شده بود از اسمون کم کم داشت برفای ریزی میرمد اولش متوجه نشد وقتی برف شدید شد بلند بلند داد میزد خدای من داری دستمال کاغذی میریزی بعد که براش توضیح دادم اینا برفن کلی خوشحال شود که میتونه باها شون به قول خودش عروسک دروست کنه وکلی با هم برف بازی کردیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی